ایذا

موضوع کتاب ایذا داستانی خیالی  در سال 1420 و در مورد ویروسی هوشمند  است .

مصطفی رضایی نویسنده کتاب زایو در ادامه داستان قبل خود اینبار شخصیت فرعی را بر روی صحنه آورده تا این بار به مقابله با ویروسی خطرناک تر از ایذا ببرد

در روزگاری با ظاهر آرام و  پس از کشف واکسن  المپیک بازی های رایانه ای میخواهد دنیا را به روال برگرداند اما ایذا میخواهد این روال را برهم زند . حافظ این بار به مبارزه ای پیچیده تر می رود آیا او موفق می شود  ذهن حریفش را بخواند یا شکست می خورد ؟

بخشی از متن کتاب را با هم می خوانیم :

« یه کم دیر رسیدید 

سر تیم جلو رفت و نوک سلاح اش را به سینه ی او فشرد .

همین حالا متوقف اش کن .

هر طور خودتون مایلید .

او رو به نمایشگر ایستاد . با چهره ای مغموم و شکست خورده شروع به تایپ کرد ، اما ناگهان برآشفت . برگشت و گفت : ارتباطم قطع شده نمیشه متوقفش کرد . هکر در فکر فرو رفت . با تعجب نگاهی به نمایشگر و نگاهی به نیروها و نگاهی به اتاق انداخت : فقط فکرایا رو می خوام .

سرتیم مکث کرد نگاهش به نمایشگر خورد :85 درصد ...»

بخشی از فصل یک صفحه 17 و 18

این داستان در 271 صفحه توسط انتشارات کتابستان به چاپ رسیده است .