کتاب بادیگارد یازدهمین جلد از مجموعه مدافعان حرم به مرور خاطراتی از شهید عبدالله باقری پرداخته است شهید مدافع حرم عبدالله باقری از اعضای تیم حفاظت بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم به سوریه رفته و در شب تاسوعای 1394 در حومه شهر حلب به شهادت رسیدند .
Women's clothing size
Size | XS | S | M | L |
---|---|---|---|---|
Euro | 32/34 | 36 | 38 | 40 |
USA | 0/2 | 4 | 6 | 8 |
Bust(in) | 31-32 | 33 | 34 | 36 |
Bust(cm) | 80.5-82.5 | 84.5 | 87 | 92 |
Waist(in) | 24-25 | 26 | 27 | 29 |
Waist(cm) | 62.5-64.5 | 66.5 | 69 | 74 |
Hips(in) | 34-35 | 36 | 37 | 39 |
Hips(cm) | 87.5-89.5 | 91.5 | 94 | 99 |
With your arms relaxed at your sides, measure around the fullest part of your chest.
Measure around the narrowest part of your natural waist, generally around the belly button. To ensure a comfortable fit, keep one finger between the measuring tape and your body.
کتاب بادیگارد با روایت خاطراتی از مادر شهید عبدالله باقری شروع میشود که قبل از بدنیا آمدن او شروع شده و با خاطرات برادر و همسرش ادامه مییابد تا به دل اتفاقات سوریه برسد و در نهایت با خاطراتی از همکاران شهید مدافع حرم عبدالله باقری تمام میشود .
کتاب بادیگارد در شش فصل جمع آوری شده است که پر است از نشانههای عاشورایی که با زندگی عبدالله پیوند خورده بود . نشانههایی که در فصل « مرا نفس بکش » نسبت به سایر فصول پررنگتر به نظر میرسند ؛ فصلی که راوی آن همسر شهید است و قلب کتاب را تشکیل داده .
نگارش کتاب را با خواندن متنی از کتاب دریابید :
یک بار داشتیم تلویزیون می دیدیم . برنامه حیات وحش . در جنگل های آفریقا با اسلحه هایی شبیه لوله های بلند پرنده ها را می زدند . یکهو بلند شد . گفت : " من رفتم بسازمش . " کارمان درآمد . می دانستم عبدالله وقتی بخواهد یک چیز را بسازد تا درستش نکند ول کن نیست . شدم وردستش . افتادیم دنبال لوازم اولیه . چند تا لوله پلیکا پیدا کرد کنار حیاط . یکی شان را برداشت . یک تکه کاغذ هم لوله کرد شبیه قیف . کرد داخل لوله پلیکا . فقط نگاهش می کردم و هر دستوری می داد اجرا می کردم . گفت : " برو یواشکی از جعبه خیاطی مادر سوزن لحاف دوزی بیار . " دزدکی سرک کشیدم داخل آشپزخانه . مادر سرش گرم آشپزی بود . پاورچین پاورچین رفتم سراغ کمد . نخ و سوزن را برداشتم و مثل فرفره آوردم . سوزن را گرفت چسباند به سر قیف . خیلی طول نکشید که کاردستی اش آماده شد . گفت : " حالا بشین و نگاه کن . " گربه یکی از جوجه هایمان را خورده بود . از دور نشانه گرفت . فوت کرد توی لوله . تیرش درست خورد به گربه روی دیوار صدایش بلند شد . گفت : " تا تو باشی جوجه های بیچاره ما رو نخوری . " پریدم بالا و گفتم : " ایول عجب چیزی ساختی داداش . "
بعد از ازدواجش عبدالله محافظ رئیس جمهور شد و آموزش ها و ماموریت هایش فشرده . هر چه یاد می گرفت به من هم یاد می داد . بار اولی که اسلحه اش را آورد خانه ، صدایم کرد که بیا بشین . ریز و درشت و زیر و زبرش را مثل استادی ماهر نشانم داد ، نحوه دست گرفتن ، ماشه کشی و ...
مشخصات
- موضوع
- سرگذشتنامه شهیدان سوریهزندگینامه شهید عبدالله باقری
- مولف
- افروز مهدیان
- انتشارات
- روایت فتح
- تعداد صفحات
- 248
- شابک
- 9786003301078
- وزن
- 210 گرم
- جلد
- شومیز
- شماره کتاب شناسی ملی
- 4686384