

کتاب بگذار اسبت بتازد روایتی داستانی و با بیانی ادبی از زندگی حر ریاحی به قلم محبوبه زارع است . او در این کتاب با بیانی روان و کمی ادبی زندگانی حر را از قبل از محرم ۶۱ هجری و در فضای پر تنش و فتنه ی کوفه روایت می کند .
موضوع کتاب بگذار اسبت بتازد روایتی داستانی از زندگی حر ریاحی به قلم محبوبه زارع است .
او در این کتاب داستان حر ریاحی سواره معروف کوفه ناآرام سال ۶۱ هجری را از روزهای قبل از واقعه و گفتگوی زیبای حر و مادرش تا شهادت در راه آزادگی و در سپاه امام با بیانی ادبی و روان روایت می کند .
این روایت شیرین با نگاهی به منابع تاریخی و کمی تخیل و قلم نویسندگی نگاشته شده و منابع در انتهای کتاب بیان شده است .
بگذار اسبت بتازد قلمی نو دارد و بیان تاریخ با بیان داستانی نه تنها به مخاطب خستگی نمی دهد بلکه او را در هیاهو داستان با خود همراه می کند .
« لب گزیدم : مادر ! تو در پستوی خانه چیزی از سیاست نمی دانی ! شرابخوری یزید را هم به چشم ندیده ای !
لب گزید : خاموش باش پسر! که نور حکمت و حقیقت نه زن و مرد می شناسد و نه پستوی خانه و میدان جنگ !
به زین نشستم . بکیر هم پا در رکاب فرو برد .
خم شدم . سر در گوش مادر : دعایت را بدرقه ام کن . دعا کن حسین همراهی ام کند و عاقبت کار بخیر شود !
خم شد . عصا زیر دستش لغزید . نام حسین قامتش را شکست . اشک از ته چشم هایش جوشید . صدای ترک برداشت . دعایت می کنم هنگامی که همگان اسیرند ، تو حر باشی .»
بخشی از صفحه۱۱ کتاب بگذار اسبت بتازد
جدول اطلاعات | مقادیر |
---|---|
موضوع | داستان های مذهبی |
مولف | محبوبه زارع |
انتشارات | کتابستان معرفت |
تعداد صفحات | 140 |
شابک | 786226837583 |
شماره کتاب شناسی ملی : | 7378144 |
جلد | شومیز |
قطع | رقعی |