کتاب بی کتابی نوشته محمدرضا شرفی خبوشان است که موضوع این رمان مربوط به دوره مشروطه ، به توپ بستن مجلس و حرکت مردم در دوره قاجار است . این رمان در گونه رمان های تاریخی می گنجد و ماجرای کتابداری به نام « لسان الدوله » را در زمان مظفرالدین شاه قاجار روایت میکند و به این نکته میپردازد که ایرانیها در طول تاریخ به کتاب و نسخههای خطی اهمیت میدادهاند .
Women's clothing size
Size | XS | S | M | L |
---|---|---|---|---|
Euro | 32/34 | 36 | 38 | 40 |
USA | 0/2 | 4 | 6 | 8 |
Bust(in) | 31-32 | 33 | 34 | 36 |
Bust(cm) | 80.5-82.5 | 84.5 | 87 | 92 |
Waist(in) | 24-25 | 26 | 27 | 29 |
Waist(cm) | 62.5-64.5 | 66.5 | 69 | 74 |
Hips(in) | 34-35 | 36 | 37 | 39 |
Hips(cm) | 87.5-89.5 | 91.5 | 94 | 99 |
With your arms relaxed at your sides, measure around the fullest part of your chest.
Measure around the narrowest part of your natural waist, generally around the belly button. To ensure a comfortable fit, keep one finger between the measuring tape and your body.
رمان بی کتابی در ژانر رمان های تاریخی طبقه بندی می شود و به موضوع « کتاب » میپردازد . به گفته نویسنده این رمان ، « بی کتابی » نگاهی به یک واقعه تاریخی دارد و رمان سعی کرده ارزشگذاری به کتاب توسط ایرانیان را زیر ذره بین قرار دهد . اینکه چقدر در طول تاریخ ما ایرانیان کتاب را مورد توجه قرار دادهایم .
ماجرای این رمان ریشه در تاریخ دارد . مظفرالدین شاه کتابداری به نام لسانالدوله را به ریاست کتابخانه منصوب میکند . آن زمان بیش از 15 هزار کتاب در کتابخانه وجود داشته که وقتی بعد 11 سال، میرزا قلی خان ریاست را تخویل می ردهد فقط 5 یا 6 هزار جلد در کتابخانه باقی مانده بوده است . هر نسخه و اوراقی از نسخ معروف در موزههای جهان است مربوط به این دوره است که این فرد از کتابخانهها خارج کرده است .
میرزا یعقوب خاصه فروش ، که شغلش خرید و فروش کتاب های عتیقه و تاریخی و خطی است با لسان الدوله ، رئیس کتابخانه سلطنتی ارتباط برقرار می کند و داستان کتاب بی کتابی شکل می گیرد .
داستان با ورود مخفیانه قهرمان اصلی رمان « میرزا یعقوب خاصه فروش » و شاگردش به خانه زنی زیبا به نام زکیه شروع می شود .
در بخشی از کتاب گوشه ای از این رمان را می خوانید :
این دو روی مثل سیر و سرکه درونم می جوشید . منتظر زکیه بودم که با بقچه ای پر از کتاب داخل شود . دست به ران می کوفتم و بخار افسوس از دهان بیرون می دادم . کم کم به قوه خیال و ذکاوتم داشتم شک می کردم . پاک از خودم ناامید شده بودم . حسابم افتاده بود با مردکه کتاب نشناسِ دزد دم دمی که معلوم نبود از من چه خیالی به سرش زده که سراغم نفرستاده است . این دو روز خبر داشتم که بدایع السحر و عجایب البلدان مصور را تازگی فروخته به مسیو رفیع دندانساز و دروهانیان ارمنی و چهار جلد عجایب المخلوقات مصور و مجالس العشاق را که هفتاد و شش مجلس تصویر دارد داده به اسکندر کوریانس و برادرش آرشاک .
این نشان بدی بود . داشتم یقین می کردم طومار معامله با مرا به هم پیچیده است . در این چه کنم بودم که پا به حجره گذاشت . نبضم سرعت گرفت و گوشم زیر کلاه داغ شد . زکیه بوداز بوی عطرش فهمیدم . با آن قامت پر گوشت و رعنا ایستاده بود و برقع از صورت نمی گرفت . نگاه کرد به آدمم و سر چرخاند طرف من . آدمم داشت دستمال می کشید به صندوق خاتم ، کار اصفهان .
_ کوزه را بردار بیار !
بلند شد سر انداخت پایین و تند رفت داخل پستو و پرده از پسش افتاد . نگاه کردم به زکیه و بلند شدم . رفتم داخل پستو دست گذاشتم پس گردن شاگردم و کشیدمش ته پستو و به نجوا زیر گوشش گفتم :
_ بیرون مراقبت می کنی کی این ضعیفه می رود . در خفا دنبالش می کنی ببینی مسکنش کجاست .
آدمم که رفت کلاهم را جا به جا کردم و گرد از شانه سرداری ام گرفتم و یقه پیراهنم را صاف کردم و با ظرف شکر پنیر از پستو بیرون رفتم . دیدم روبنده را بالا زده و صورتش را طوری به من گرفته که بزک دوزک خوش آب و رنگش در نور ملایم حجره مثل تصویر زنان خندان صورت های چینی به نظر برسد :
_ آن روز اخم و تلخی امروز لبخند و شیرینی این اثر آن کتابچه است که قبض دادید یا تاثیر خاتونی ایستاده در حجره مردانه شما ؟ می بینم که میرزای آنتیک خر آدمش را رد می کند و ترسش ریخته از زن ها و طالب شده به خلوت .
عجب سلیطه ای است . این را باید بگیرم لای مشتم . قاصد سعد من همین است . اگر رامش کنم کارم درست می شود . حتم دارم خوب از لسان الدوله برای خودش می کند .
صفحه 85 کتاب را مطالعه کردید .
مشخصات
- موضوع
- داستان فارسی قرن 14 داستان های تاریخی
- مولف
- محمدرضا شرفی خبوشان
- انتشارات
- شهرستان ادب
- تعداد صفحات
- 261
- شابک
- 9786006889979
- وزن
- 300 گرم
- جلد
- شومیز
- شماره کتاب شناسی ملی
- 4086096
- قطع
- رقعی