کتاب خدا بود و دیگر هیچ نبود شامل یک مقدمه از گردآورنده کتاب آقای مهدی چمران است که در آن خلاصه ای از زندگانی شهید چمران را می گوید و در سه بخش با عنوان های یادداشت های آمریکا ، یادداشت های لبنان و یادداشت های ایران به جمع آوری دست نوشته های این شهید والاقدر می پردازد که سراسر پند و اندرز وزیبایی است .
آنچه در این دستنوشته ها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش ( آمریکا ، لبنان و ایران ) در مسیر الهی و نشان دهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست .
خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نیاراسته بود ، ظلمت بود ، جهل بود ، عدم بود ، سرد و وحشتناک ، و در دایره امکان هنوز
تکیه گاهی وجود نداشت .
خدا کلمه بود ، کلمه ای که هنوز القاء نشده بود . خدا خالق بود ، خالقی که هنوز خلاقیتش مخفی بود . خدا رحمان و رحیم بود ، ولی هنوز ابر رحمتش نباریده بود . خدا زیبا بود ، ولی هنوز زیبایی اش تجلی نکرده بود . خدا عادل بود ، ولی عدلش هنوز بروز ننموده بود . خدا قادر و توانا بود . ولی قدرتش هنوز قدم به حوزه عمل نگذاشته بود .
در عدم چگونه کمال و جلال و جمال خود را بنمایاند ؟
در سکوت چگونه کلمه زاییدهشود؟
در جمود چگونه خلاقیت و قدرت تظاهر کند؟
عدم بود ، ظلمت بود ، سکوت و جمود و وحشت بود . اراده خدا تجلی کرد ، کوه ها ، دریاها ، آسمان ها و کهکشان ها را آفرید . چه انفجارها ، چه طوفان ها ، چه سیلاب ها ، چه غوغاها که حرکت اساس خلقت شده بود و زندگی با شور و هیجان زائدالوصفش به هر سو می تاخت . درخت ها ، حیوان ها و پرنده ها به حرکت درآمدند . جلال ، بر عالم وجود خیمه زد و جمال ، صورت زیبایش را نمایان ساخت .
وکمال ، اداره این نظام عجیب را به عهده گرفت . حیوانات به جنب و جوش و پرندگان به آواز درآمدند ، و وجود نغمه شادی آغازکرد و فرشتگان
سرود پرستش سردادند .