«فرزندان ایرانیم» خاطرات خود امیریان است؛ خاطرههایی از دوره آموزش زمان جنگ. او این خاطرات را با زبان طنز نوشته؛ وقتی میگوییم طنز یعنی واقعاً طنز و نه هجو و نه هزل و نه هر چیز دیگری جز طنز. امیریان، همه آثارش را این طور مینویسد. او با استفاده از طنز کلام و موقعیت، تلخترین روایتها را خواندنی و جذاب میکند و به ویژه در این اثر، فضای خشک و خشن جنگ را برای مخاطبان نوجوان خواندنی و شیرین مینماید. خاطرات شیرین و خواندنی یک بسیجی از دوران آموزشی در پادگان 21 حمزه سیدالشهدا و در زمان جنگ ایران و عراق، همان است که «فرزندان ایرانیم» نام گرفته است. این کتاب برای گروه سنی نوجوانان و با زبانی داستانی نوشته شده و در 60 فصل متن و یک فصل نامه ها تدوین شده است.
بخشی از کتاب :
حالا شلوغی و سر صدا را ول كن و داد و هوار بلندگوها را بچسب . انگار كويتی پور و آهنگران با همديگر مسابقه رو كم كنی گذاشته بودند.از يک بلندگو صداي كويتی پور با آن لهجه جنوبی اش مي آمدكه : سپاه محمد می آيد، می آيد و آهنگران از بلندگوی ديگر ميخواند كه : ای لشكر صاحب زمان آماده باش ، آماده باش.جمعيت را نگو. انگار صداها آدميزاد را تو ديگ ديو سفيد انداخته باشند و بجوشانند . صدا به صدا نمي رسيد