موضوع کتاب یخ در بهشت 12 داستان و روایت کوتاه از زنانی ست که سالها از قهرمانی دیگران گفتند و حالا خودشان قهرمانانی شده اند که از انها قصه ها باید گفت .
" یخ در بهشت " روایتی از دلسوزی ها و جانفشانی شان در پشت جبهه ها که به قلم جمعی از نویسندگان مثل سمیه حسینی ، معصومه میرطالبی و ... به رشته تحریر درآمده اند .
این کتاب دستپخت بانوان توانمند نویسنده ای است که به بهانه داستان ، راوی زنان و دفاع مقدس شده اند .
خواهران ، مادران و دخترانی که سهم سترگی در جبهه و جنگ داشتند .
این کتاب در 135 صفحه در انتشارات جمکران به چاپ رسیده است .
« روی نوک پنجه ، خودش را کشیده بود بالا و از کمر خم شده بود روی لبه وانت تا حلبی روغن رابردارد . دست های لاغرش را قلاب کرد دور حلبی . گفتم : " بده ش مو ! برات سنگینه بچه ! "
هنوز بلندش نکرده بودیم که یکهو صدای خمپاره هر دویمان را مچاله کرد روی زمین . دم صبح عراقی ها تک و توک دور باشگاه را می زدند . صداها از چند روز قبل بیشتر و نزدیک تر شده بود .
عمو جلیل همین طور بی تفاوت لای آچار و پیچ گوشتی جعبه ابزارش پی چیزی می گشت . بلند شدم و خودم را تکاندم . محبوبه زودتر از من بلند شده بود . توی صورتش نشانه ای از ترس نبود ؛ انگار هنوز گلوله و خمپاره و ترس را باور نکرده بود یا اصلا نمی فهمیدشان . »