موضوع کتاب یوما بیان فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه در قالب داستان بلند ، رئال و تاریخی ست . مریم راهی نویسنده جوان این اثر برای خلق اثری متفاوت در قالب داستان و با ماهیت دینی و تاریخی به روایت استفاده از بیان چندین روایت موازی با چند زاویه دید ب ظاهر متفاوت پرداخته است .
توصیف مینیاتوری و تصویر گونه از شخصیت اصلی و خلق صحنه های خاص مثل عطر آمیز شدن کودکانی که پیامبرآنان را نوازش کرده داستان را فراتر از کلمات برای مخاطبان روایت می کند . ترسیم سیمای کفار و نشان دادن عقاید جاهلیت و دیالوگ های به جا ترسیمی از شرایط تاریخی و درک اجتماعی مردم به زبانی عام در اختیار خواننده از جنس نوجوان و بزرگسال قرار می دهد . به غیر از چند شخصیت مثل بحریه باقی شخصیت ها واقعی هستند .
نام این رمان از عبارتی عربی گفته شده که که کنیز حضرت خدیجه به وی اطلاق می کند . نویسنده هوشمندانه در بخشهایی از متن این عبارت را به کار برده و مخاطب پس از به پایان رساندن کتاب، به ناخودآگاه به معنای آن پی برده و علت اطلاق آن به حضرت پی می برد .
توصیف های همراه با جزییات رفتاری و مکانی ، توصیف شخصیت والای حضرت خدیجه با بیانی دلنشین و دیالوگ های قوی ، استفاده از منابع مستدل همراه با داستان پردازی قوی از ویژگی های این کتاب است .
بخشی از کتاب یوما ص ۱۰ :
« چشمان مشتاق خدیجه خیره بر چشمان پر برق محمد است تا شرط آخر را بگوید و او آخر سر تمام و کمال مومن گردد . نسیمی می گذرد و گیسوان محمد را پیچ و تابی می دهد و او مشفقانه
خدیحه من ، ای نخستین بانوی مومن
تمام شیرینی های عالم بر دل خدیجه می ریزد ; شیرین تر از عسل . و او همچنان
آنان که دعوت حق را اجابت کنند عاقبتشان برترین پاداش و خوش ترین زندگانی است ... و آنان که اجابت نکنند اگر مالک دو برابر دارایی زمین باشند و تمامی را فدای آسایش خویش سازند مگر از عذاب برهند ، آنان را حسابی سخت باشد و جایگاه شان و دوزخ »